واپسین سرود چکاوک

چکاوک رفت تا شاید راهی برای پرواز بیابد...چکاوک رفت و  نگاه مادر ش هنوز بدرقه ی را ه رفته ی اوست...چکاوک پیش از این نه گفته بود و نه  کسی می دانست که در  دل کوچک او عشق جنگل ِبزرگ نهفته است ...اینبار چکاوک می رفت تا این عشق را با مهر جنگل در هم آمیزد...بامدادی که چکاوک رفت در حالیکه زمزمه می کرد من همه ی شما را از قفس خواهم رهانید....بامداد روزی که شبنم سپید بر سوخته ی مترسکان کفن کشید ...صیادی سنگدل   پیمان شور انگیز جنگل و چکاوک را از هم گسست و ....واینک مادر  باید مرثیه ای در رثای او بخواند ...آوازی که در همه ی جنگل طنین انداز شد ...بلندتر از همیشه ...اینک مرگت را می نگرم چکاوکم و تولد چکاوکانی را که از خونت زاده شده اند ...می شنوی آواز جنگل را ... ؟

 

پ.ن  

 

مرا که بکشید با گلی که می روید بر مزارم چه می کنید که عطرش مست می کند همگان را؟


دوستان ِ خوب ِ آفتاب  سلام : 

 

اینروزها آفتاب داغدار جوان ۲۵ ساله ای است که واپسین آوازش را سر داد تا به گوش ما برسد و خوش آوازی که رسیده است ... 

 

این دوست و چکاوک جوان ما در درگیری ها کشته شد و آفتاب عزیز چون می شناختش سخت متاثر است بنابراین از من خواست تا به شما سلام برسانم و بگویم نمی تواند جوابگوی محبت  های شما باشد و شاید روزی دیگر فرصتی دست دهد و یک دل سیر با همه ی ما گفتگو کند از همان گفتگو هایی که دل همه ی ما برایش غنج می رود ... 

من به نوبه ی خود از آفتاب می خواهم که صبور باشد ودرد را تحمل کند و زود برگردد آفتاب جان همه منتظرت هستیم زود بیا . 

 

 

                                                      با تشکر از همه ی شما نسیم  

 

نظرات 96 + ارسال نظر
ممول یکشنبه 20 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:06 ق.ظ http://joojoo4me.persianblog.ir

سلام عزیز دلم
خوشحالم که تونستم توی این اوضاع با یه خبر کمی روحیه‌ات رو تغییر بدم. آفتاب مهربونم همه چیز رو توی وبلاگم می‌نویسم.
فقط لطف کن اسم لینکم رو توی وبلاگت حتماْ تغییر بدی.
ازت ممنونم که اومدی پیشم.
خیلی خیلی خیلی دوستت دارم.

عسل (سمفونی حماقت) یکشنبه 20 دی‌ماه سال 1388 ساعت 01:26 ب.ظ http://www.gillasseabi.blogfa.com

سعی کن نبینی فیلمو .
خوب کاری کردی پس دادیش.
من صحنه های سنگسار یه لحظه ام از جلو چشمم کنار نمی ره . . .
دو روز تو دلم فقط به هرچی و هرکی که می شناختم فحش می دادم . . .
از کشور و آدما و . . . گرفته تا دین و مذهب و . . . !

هنوزم همینطورم .......

عسل یکشنبه 20 دی‌ماه سال 1388 ساعت 11:57 ب.ظ http://lonelyisland.blogfa.com

آفتاب جونم؟؟ خوبی ؟؟ وای آفتاب با اینکه اصلن نمیشناسمت و کیلومترها باهات فاصله دارم ولی از ته قلبم دوست دارم! خیلی زیاد از وقتی که با وبلاگت آشنا شدم و نوشته هاتو خوندم! دوست داشتم! و خیلی خوشحالم که بالاخره تونستم باهات دوست بشم حتی یکم! که واسم همینم زیاده!
مراقب خودت باش هزار تااااااااااااااااا می بوسمت
خصوصی!

چپ دست دوشنبه 21 دی‌ماه سال 1388 ساعت 01:35 ق.ظ

پس لطف کن اندفعه فیلتر شدی ادرستو بدهههههههه وایییییییییییی سمیرا فیلتر شد حالا ادرس جدیدشو از کجا بیارم؟

سیگار برگ سه‌شنبه 22 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:33 ق.ظ

نه مشکل یه چی دیگس فک کنم
به نظرم این جا چون خواننده ها بیشتر دخترن و دخترا اصولا بلانسبت شما از سیا/ست سر در نمیارنبرای همین اینجوری شده

ممول سه‌شنبه 22 دی‌ماه سال 1388 ساعت 08:55 ق.ظ http://joojoo4me.persianblog.ir

سلام بهترین من
همیشه می‌دونستم یه دوست خوب دارم با این که من رو هیچ وقت ندیده اما همیشه سنگ صبورمه.
ممنونم آفتاب مهربونم که اینقدر نگرانم هستی و به من لطف دادی. با وجود همه دردهایی که توی دلت هست. از متشکرم.
خیلی خیلی دوستت دارم.

افسون سه‌شنبه 22 دی‌ماه سال 1388 ساعت 09:50 ق.ظ http://hevean.blogfa.com/

هیچوقت نمیگم تسلیت چون از این کلمه به اندازه تمام ثانیه های عمرم متنفرم.
مردن در راه هدف در راه ازادی بهتر از زندگی کردن زیر بیرق ظلمه.....
افتابم چقدر دلم برات تنگ شده بود. منو ببخش که دیر بهت سر زدم.
افتاب سمیرا رو فیلتر کردن من احتمال میدم همین روزاست که تو رو هم از من جدا کنن اگه اینجور شد منو بی خبر نزاریا.
دوست دارم باتمام وجودم.

ممول چهارشنبه 23 دی‌ماه سال 1388 ساعت 09:01 ق.ظ http://joojoo4me.persianblog.ir

سلام آفتابم
کجایی؟ اوضاعت چطوره؟ یه خبری بهم بده. نگرانت هستم.

مهاجر چهارشنبه 23 دی‌ماه سال 1388 ساعت 03:09 ب.ظ http://www.mohajer5531.blogfa.com/

یک رن چهارشنبه 23 دی‌ماه سال 1388 ساعت 03:12 ب.ظ

خوب هستی آیا؟

اورانوس پنج‌شنبه 24 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:10 ق.ظ

سلام دوست مهربونم
ببخشید این مدت نبودم سیستمم خراب شد الانم کافی نتم دلم خیلی برات تنگ شده مرسی که بهم سر زدی نوشته هاتو خوندم خیلی دلم کفت ولی این رژیم دیکتاتور خاک بر سر داره هممونو قتل عام می کنه تو هم به خودت مسلط باش اینا نه شرف دان نه دین و ایومن خدای نکرده می برن بلا سرت میارن
بازم میگم تورو خدا مواظب خودت باش

اورانوس پنج‌شنبه 24 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:10 ق.ظ

سلام دوست مهربونم
ببخشید این مدت نبودم سیستمم خراب شد الانم کافی نتم دلم خیلی برات تنگ شده مرسی که بهم سر زدی نوشته هاتو خوندم خیلی دلم کفت ولی این رژیم دیکتاتور خاک بر سر داره هممونو قتل عام می کنه تو هم به خودت مسلط باش اینا نه شرف دان نه دین و ایمون خدای نکرده می برن بلا سرت میارن
بازم میگم تورو خدا مواظب خودت باش

دانا پنج‌شنبه 24 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:08 ب.ظ http://da_na.mihanblog.com/

به نظر من وب سنگ سبور وب نویساس
پیش منم بیا

مهران جمعه 25 دی‌ماه سال 1388 ساعت 02:55 ق.ظ http://abtaa.blogsky.com

سلام آفتاب عزیز.
خوبی؟
بابت همه ی نبودن هام معذرت می خوام.تقسیر من نبود البته.بازم خداروشکر که تونستم پیدات کنم.
ایدوارم حالت بهتر باشه.کاش میتونستم کمکت کنم.
آدرسمو برات گذاشتم.
حال و روز خوشی ندارم عزیز.
مواظب خودت باش.
بدرود
کامنتمو عمومی نکن عزیز.

عسل (سمفونی حماقت) جمعه 25 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:12 ب.ظ http://www.gillasseabi.blogfa.com

آفتاب جان
خوبی ؟
در چه حالی ؟
چه خبر ؟

ممول شنبه 26 دی‌ماه سال 1388 ساعت 09:11 ق.ظ http://joojoo4me.persianblog.ir

آفتاب خیلی وقته که ازت بی‌خبر موندم. خیلی نگرانم. تو رو خدا یه خبری از خودت بهم بده.

فاطمه شنبه 26 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:12 ق.ظ

سلا م افتاب

آسمان شنبه 26 دی‌ماه سال 1388 ساعت 01:53 ب.ظ http://www.skyradio.blogfa.com

سلام عزیز دل من
برای فقدان دوست عزیز و ارزشمندت خیلی خیلی بهت تسلیت می گم.
خیلی سخته خیلی سخت ...
من رو ببخش که خیلی وقته کامنت نذاشتم آخه حالم جالب نبود.
راستی آفتاب جان، نمی تونم روی دو پست آخرت کامنت بذارم. طبیعیه؟

آوا یکشنبه 27 دی‌ماه سال 1388 ساعت 08:31 ق.ظ

خوبی خانومی؟با ما چرا قهر کردی و پستاتو قفل زدی؟یعنی دیگه نیاییم؟من که اگه از در بندازیم بیرون از پنجره میام.اینجوری.
دلم واست تنگ شده و نگرانتم.مواظب خودت باش گلم.

عسل (سمفونی حماقت) یکشنبه 27 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:52 ب.ظ http://www.gillasseabi.blogfa.com

یک رن دوشنبه 28 دی‌ماه سال 1388 ساعت 02:59 ب.ظ

من نیز دل تنگ همه ی دل تنگی های ساده ی گذشته هستم

سیگار برگ سه‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1388 ساعت 02:13 ق.ظ

چطوری؟! می بینم که هنوز جوجو داری
این عکس معنویه! معنیش اینه:
پشت کردن به همه چیز با باسن برهنه

ممول سه‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1388 ساعت 08:48 ق.ظ http://joojoo4me.persianblog.ir

آفتاب قشنگم
کجایی؟

عسل چهارشنبه 30 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:07 ب.ظ http://lonelyisland.blogfa.com

آفتابی؟؟ خوبی ؟ چندوقته نیستی اصلن،هر وقت میام نت چک میکنم میبینم خبری ازت نیست! اگه کامنت نمیذارم واسه اینه که نمیخوام مزاحمت بشم!
امیدوارم خیلی خیلی خوب و شاد باشی
مراقب خودت باش
خصوصی

مینا چهارشنبه 30 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:30 ب.ظ http://minaonima.persianblog.ir

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد.

aT چهارشنبه 30 دی‌ماه سال 1388 ساعت 07:19 ب.ظ http://www.atlac.blogfa.com

کجاییی؟ نیستی؟؟

مهران چهارشنبه 30 دی‌ماه سال 1388 ساعت 11:10 ب.ظ

سلام آفتاب عزیز.
خوبی؟
امیدوارم بهتر باشی.
نمی دونی این چند وقت چه روزگاری داشتم.
نمی دونی چه حال بدی دارم حالا.
همه ی زندگی رو تجربه کردم و همه ی زنده به گوری رو دارم تجربه می کنم.
نمی خوام کامنتم رو کسی بجز خودت بخونه.
اگه هنوز پسورد وبلاگت رو نسیم داره بهم بگو که ننویسم و اگه نداره بگو تا بنویسم.
مواظب خودت باش.
دلم تنگ شده برات.
خنده داره .میدونم.
خدانگهدارت باشه عزیز.
کامنتمو عمومی نکنی.میدونم حواست هست.

مهران پنج‌شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:33 ب.ظ http://abtaa.blogsky.com

سلام.
خوبی؟مگه من نیومدم؟مگه برات آدرس نذاشتم؟مگه تو نیومدی برام کامنت گذاشتی؟
نگران نباش.
عشق.همین.فلاکت.و خدا بهم رحم کنه.
دعا کن برام.
مواظب خودت و جوجو باش.
خدانگهدار.

پاییز جمعه 2 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:47 ق.ظ http://roodkhaneyevolga.blogfa.com/

سلام آفتاب عزیزم
واقعا؛ متاسفم... نمی دونم چی بگم. می دونم هیچی نمیتونم بگم که حالتو بهتر کنه.
روز به روز حالم بیشتر از این ن.ظ.ا.م بهم می خوره... خدا لعنتشون کنه که...
هرکاری که حالو بهنر میکنه بکن عزیزم. نگران ما نباش. ما همیشه منتظرتیم و کنارت هستیم.
مواظب خودت باش عزیزم.

سیگار برگ جمعه 2 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:49 ب.ظ

خبر رسوندن داری ککتل مولوتوف می سازی
یه ککتل لیمو هم برای ما بذار کنار

عاطفه جمعه 2 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 04:05 ب.ظ http://mosalas123.blogfa.com/

سلام وبت خوبه


اگه دوست داشتی منو با اسم

بخند..ببخش..فراموش کن

بلینک و خبرم کن بلینکمت



ع.ا.ط.ف.ه[گل]


http://mosalas123.blogfa.com/



[گل][گل][گل][گل][گل]


مراقب شادی توام

هم چنان که تو پاسبان شادی منی

در ارامش نخواهم بود اگر در ارامش نباشی

جودی آبوت شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 07:43 ق.ظ http://www.sudi-s.blogsky.com

عزیــــــــــــــــــــــــزم . آخه منم دلم برا تتنگ شده هرروز سر می زنم که ببینم اومدی یا نه . توروخدا بازم بنویس

آوا شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 08:53 ق.ظ

دلم واست تنگ شده خانومی.چرا در خونتو قفل کردی؟چقدر از پنجره بیام تو؟

مینا شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:04 ق.ظ http://minaonima.persianblog.ir

الهی من قربون تو و مهربونیات برم. مرسی آفتابم.
من هم به اسمهامون خیلی فکر کردم. عزیز دلم اگه ما رو قابل بدونی من از خدامه که لینک کنی.
باز هم ممنونم که کنارمی.
دوستت دارم

مینا یکشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:06 ق.ظ http://minaonima.persianblog.ir

آفتاب عزیزم
باز هم ممنونم که اینقدر به من لطف داری. از همون اول دوستیم با نیما تو رو بهش معرفی کردم و خوب می‌دونه که آفتاب خانم بهترین دوست دنیای مجازی منه. من هم تصمیم گرفتم تا رفتن نیما جدی نشده فعلاْ بهش فکر نکنم.
وای آفتاب نیما دقیقاْ مرد رویاهای منه. باورم نمی‌شه. فکر می‌کنم دارم خواب می‌بینم.
راستی از جوجو چه خبر؟ خیلی وقته که ازش نمی‌نویسی. ارتباطتون چطوره؟
برام دعا کن.
من هم آرزو می‌کنم به زودی روز تولد ندا رو با روز پیروزی جشن بگیریم.
دوستت دارم یه عالمه.

مهاجر یکشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:06 ب.ظ http://mohajer5531.blogfa.com/

سلام
جای مردان سیاست بنشانید درخت تا هوا تازه شود!

aT یکشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:37 ب.ظ http://www.atlac.blogfa.com

تولدش مبارک...
هر دو تولدش

مینا چهارشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:04 ق.ظ http://minaonima.persianblog.ir

آفتابم دلم برات تنگ شده.

رویا چهارشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:54 ق.ظ

دلم برای عاشقانه نوشته هات تنگ شده افتاب
برامون بنویس

فاطمه چهارشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:24 ق.ظ

سلام
افتاب جان خوبی‌؟؟؟
عزیزم من اگه راجع به نوشته هات نظری نمیدم واشه اینکه رابطه ی خوبی با سیاست دارم ....تو چرا کم پیدایی؟؟؟

03031112 چهارشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:34 ق.ظ http://03031112.blogfa.com

سلام آفتاب جان

تولد ندای آزادیمون مبارک

افسون پنج‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:58 ق.ظ

اخه دختر تو نمیگی من دلم برات تنگ میشه پس کجایی نو؟

مهران ماهرخ جمعه 9 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 02:53 ق.ظ http://abtaa.blogsky.com

سلام افتاب عزیز.
خوبی؟
راس میگی.عشق لا اقل برا منو تو چی داشته جز بدبختی؟
اما تو همون مدت کم زندگی کردم.همه ی حسرتهایی که داشتم و دیگه ندارم.بار اولی که عاشق شدم با وجود اینکه همه چیز مهیا بود هیچوقت با هم نخوابیدیم.اما حالا هر اتفاقی که تو یه زندگی ممکنه رخ بده،اتفاق افتاد بخ جز بچه.خندیدیم.گریه کردیم.بیرون رفتیم.دعوا کردیم قهر کردیم.اشتی کردیم و..... چیزی که توی نزدیک ۱۰ سال زندگی مشترک نداشتمشون تو کمتر از ۲ ماه تجربه شون کردم.آره دوست من.درست می نویسم و درست می خونی.شزایط تو رو خوب میفهمیدم چون خودم درگیر همون شرایط بودم.این کامت رو پاکش کن لطفا.حالا عشق من داره از اینجا میره.اما من چه باشه و چه نباشه دیگه نمی تونم این به اصطلاح زندگی رو تحمل کنم.دارم تلاش می کنم تمومش کنم.
شاید باید خیلی زودتر از این بهت میگفتم .ببخش.
مواظب خودت باش.
روزهای بدی رو سپری میکنم.روزهایی که دارم با همه ی توانم تیشه میزنم به ریشه ی عمرم.بلکه تموم بشه و بتونم چشمامو ببندم و برا همیشه بخوابم.
مواظب خودت و جوجو باش.
خدانگهدارت عزیز.

یک زن جمعه 9 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:44 ق.ظ

کم بودنت بس است بخدا که بس است

مهران شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 05:25 ق.ظ http://abtaa.blogsky.com

سلام آفتاب عزیز.
خوبی؟
چرا نمیای هیچی بگی؟
این بزرگ ترین راز زندگی من بود و حالا تو شریکی تو این راز.
امیدوارم خوب باشی.
مواظب خودت باش.
خدانگهدارت.

فانوس به دست شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 05:53 ب.ظ http://www.fanuos.blogfa.com

اینجا چراغی روشن است زیر باران

ندا ها همیشه تنها متولد میشوند
نمیمیرند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد